جوک های خنده دار

ﻣﯿﮕﻢ ﯾﻪ ﻭﻗــﺖ ﺯﺷﺖ ﻧﺒﺎﺷﻪ
.
.
.
زنه اومد تو کوچه هندونه به شرط چاقو بخره از وانتی
یارو چاقو زده به هندونه میگه خوبه؟
گفته خوبه، از همین یه سالمشو بدین!
.
.
.
شما هم برای تخمین سردی یا گرمی چایی ای که برای مهمون میبرید
انگشت میزنید توش؟ یا فقط من اینجوریم!؟
.
.
.
یکی نوشته بود:
چقدر شیرینه وسط SMS شبانه خوابت ببره، صبح بلند شی ببینی نوشته:
قربون عشقم برم که خوابش برده!
صبح بلند شدم دیدم نوشته: مُــــــــردی؟
.
.
.
ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﻣﺘﺮﻭ ﯾﮑﯽ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﺩ:
ﻧﻨﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺮﺗﻮ ﻣﺎﺩﺭﺗﻮ ﻋﻤﻪ ﺗﻮ ﺯﻧﺘﻮ ﺑﺎ ﺧﺮﯾﺪ ﯾﻪ دست گل ﺷﺎﺩ ﮐﻦ
دقت کردین؟
این تیکه های دستمال توالت حد وسط نداره؟
.
.
.
تو خونه ی ما همیشه من “در” بودم و داداشم “دیوار”
.
.
.
از بس این خانوما عمل زیبایی بینی و گونه و لب و… انجام دادن
هر چی مامان تو خیابون میبینیم مثل سیندرلا ست
تنها مشکل اینه که بچه ها عین سمندون میمونن!
.
.
.
ساده که باشی
ته دیگ ماکارانیت را میخورند میگویند چرب است تو نخور!
.
.
.
پسر عمم رفته سربازی افتاده راهنمایی رانندگی
روز دوم گفتن بازداشت شده، گفتیم چرا؟
گفتن به تشخیص خودش خیابون لاله زار رو دو طرفه کرده
.
ﺍﯾـــــــــــﺸﺷﺶ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﻓﺮﻭﺧﺘﻦ ﺍﺯ ﺩﻩ ﺍﻭﻣـﺪﻥ
منم ﮔﻔتم:
ﺍﺯ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺍﻭﻣﺪ ﺷﻬـــﺮ، ﮔﻠﻪ ﺑﯽ ﭼﻮﭘﻮﻥ ﺷﺪ
.
.
.
زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟
پـَـــ نــه پـَـــ یه پلیس 110 میخوام، بقیش هم آدامس بدین!
.
.
.
ﯾﺎﺭﻭ ﭘﺪﺭﺵ ﺗﻮ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩﻩ ﻣﯽ ﮔﻪ ﺑﯿﺎ ﺑﺸﯿﻦ ﮐﻨﺎﺭﻡ
ﺑﻌﺪ ﯾﻪ ﭼﻮﺏ ﻣﯽ ﺩﻩ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮﺵ ﭘﺴﺮﻩ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺫﮐﺎﻭﺗﺶ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻩ
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﭘﺪﺭﺵ ﭼﻮﺏ ﺭﻭﻣﯽ ﺷﮑﻨﻪ! ﭘﺪﺭﻩ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻭ ﺩﺭﺟﺎ ﻣﯽﻣﯿﺮﻩ
ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﻣﯽ ﮔﻪ: ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮﺕ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﺯ ﻧﯽ
ﺍﺯ ﻫﻔﺖ ﻧﺴﻞ ﻗﺒﻞ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺕ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ!
هروقت دنبال باباتون گشتین پیداش نکردین موبایلشم جواب نمیداد
برین خیابون یه سیگار روشن کنین اونوقت خودش صاف میاد جلوتون می ایسته!
.
.
.
تلفظ صحیح چهارمین روز هفته کدام است؟
چارشنبه؟
چاهارشنبه؟
چهارشنبه؟
هیچکدوم نیست عزیزم، سه شنبه صحیح است
.
.
.
ﺳــﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﮐــﺎﺭ ﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺗﯽ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ:
ﺑﯿﺴﮑﻮﺋﯿﺖ ﺭﻭ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻮ ﭼﺎی ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﺮﻡ ﺑﺸﻪ ﻭﻟﯽ ﻭﺍ ﻧﺮﻩ!
.
.
.
استاد: در حرکت پرتابی با چه زاویه ای بیشترین برد را خواهیم داشت؟
دانشجو: 45 درجه
استاد: آفرین، چرا؟
.
دوستم داش یکی رو میزد،گفتم به خاطره من نزن
گفت لال بابا، میام چنان میزنم تو رو هم که صدا بز بدی
از نفوذ و مورد علاقه بودنم در بین دوستام واقعا خوشحال شدم
.
.
.
خواستم بگم آب نمک قر قره کن حواسم نبود گفتم آب قند قرقره کن
بنده خدا یه هفتس کلا نمیتونه صحبت کنه
دکتر گفته مجرای تنفسیت شکرک بسته
.
.
.
به بعضی ها باید گفت:
یکی از شرایط ناز کردن، ناز بودنه!
.
.
.
طرف توی سینما با گوشیش نور مینداخت روی ساعتش
تا ساعتو ببینه!
.
.
.
اون کسی که کلمه خاله و عمه رو تو زبان انگلیسی یکسان قرار داده
قطعا خودش یه عمه باهوش بوده!
.
.
تنها سودی که رشته تحصیلیم تا الان داشته این بوده که
هروقت میرم تو آشپزخونه بابام میگه: مهندس دو تا چایی بیار بخوریم!
.
.
.
انقدری که بابام آهنگِ بی کلام گوش میده توی خونه؛
همش حس میکنم توی آسانسورم…!
.
.
.
یکی از بزرگترین افتخاراتم توی دوران دبیرستان این بود که
هر دبیری به محض ورودش به کلاس به من اشاره میکرد و
می گفت: تو
من: من آقا؟
بله تو گمشو برو بیرون!
.
.
.
طرف از پشت هیکل دختره رو میبینه، میفته دنبالش میگه:
ماشین دارم، خونه دارم، ویلا دارم …
یهو دختره برمیگرده، یارو میبینه صورتش خیلی زشته!
میگه: همه رو فروختم!
.
.
دیروز رفتم مغازه به یارو گفتم شیرکاکائو چنده؟
گفت 1800 تومن
یهو یادم اومد که عهههههه!!! من که عاشق آب معدنی ام
.
.
.
ﺭﻓﺘﻢ ﭘﺮﯾﻨﺘﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﮐﻨﻢ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﯼ 14 ﺳﺎﻟﻪ ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ:
Autodesk Maya ﮐﻪ ﺑﻬﻢ ﺩﺍﺩﯾﻦ ﻣﺸﮑﻞ ﺩﺍﺭﻩ، ﻭﺭﮊﻥ ﺟﺪﯾﺪﺵ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻦ؟
ﻣﺤﯿﻂ Google Android Studio ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﺧﯿﻠﯽ ﺑﭽﮕﺎﻧﻪ ﺱ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ، ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻦ؟
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻮﯼ ﮔﻮﮔﻞ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﯾﻨﺎ ﭼﯽ ﻫﺴﺘﻦ!
ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ ﻣﻦ ﺗﺎ ﺳﻦ 14 ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﯼ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﯾﮑﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﭼﺠﻮﺭﯼ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻫﻢ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﻧﮓ ﻗﺮﻣﺰ ﻭ ﺁﺑﯽ ﻭ ﺳﺒﺰ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﭼﻨﺪ ﺭﻧﮕﻪ ﻫﺎﺭﻭ
ﻫﻢ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺪﻡ ﭘﺎﻳﻴﻦ!
.
.
.
به حیف نون گفتن بیا فلان شرکت، 15 روز کار، 15 روز استراحت
ماهی 400 هزار تومان
یه کمی فکر کرد و گفت: نمی شه اون 15 روز رو هم نیام، ماهی 200!؟
.
.
پیرزن اصفهانی:
حَجی! می دونی دعواهای بی خودی ما این چند سال سَری چی چی بودس؟
حجی: هان؟ چی چی بودس؟
پیرزن: من حساس… آ شومام بی شعور!
.
.
.
داشتیم آبگوشت میخوردیم، من داشتم استخوناشو میخوردم
بابام یه نگاهی بهم کرد گف: میدونی کی استخونارو میخوره؟
من با خوشحالی گفتم: من
گفت: نه! سگ استخون میخوره
.
.
.
پسرای عزیزی که میرین باشگاه تو رو خدا رو همه قسمت های بدنتون متناسب کار کنین
خو لامصب چی فکر میکنی پیش خودت؟
.
.
.
ﻣﻠﺖ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻮﻥ ﻣﯿﺰ ﺑﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﻭ ﺗﺮﺩﻣﯿﻞ ﻭ ﺳﻮﻧﺎ ﻭ ﺟﮑﻮﺯﯼ ﺩﺍﺭﻥ
ﺍﻭﻧﻮﺧﺖ ﻣﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻣﮑﺎﻧﺎﺕ ﻭﺭﺯﺷﯽ ﻣﻮﻥ ﯾﮏ ﻣﯿﻠﻪ ﺑﺎﺭﻓﯿﮑﺲ ﺑﻮﺩ
ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺯﺩﻩ ﺗﻮ ﮐﻤﺪ ﺭﻭﺵ ﻟﺒﺎﺱ ﺁﻭﯾﺰﻭﻥ ﻣﯿﮑﻨﻪ!
.
.
بابابزرگم میگفت:
تربیته بچه ها از زمانی خراب شد که مستراحارو
از گوشه حیاط اوردن بغل پذیرایی.
دیگه ازش حساب نمیبره! :
.
.
.
ﻃَﺮﻑ، ﻣﮕﺲ ﺑﺎ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﺭﻭﺵ ﻣﯿﺸﯿﻨﻪ
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﻭ ﺗﻮ ﭘﺮﻭﻓﺎﯾﻞ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ:
ﺩُﺯﺩ ﺩِﻟﻬﺎ!
.
.
.
یکی از کاربردهای کارت ملی اینه که هر از چند گاهی
یک نگاه بهش بیاندازی و به قیافه الانت امیدوار بشی!
.
.
.
عاقا با دوستم رفتم سوپر مارکت دوستم به فروشنده گفت
عاقا ببخشید شامپو با طعم سیر دارید؟
منو میگی سینه خیز از سوپری اومدم بیرون
امروز برای اولین بار دیدم تو ماشین عروس دوتا دختر نشسته بودن
.
.
.
به نظر من درستش این بود که دماغ بالاى چشم باشه!
تا آدم بتونه چشمش رو زیر پتو نگه داره ، دماغشو بیرونِ پتو!
.
.
.
مورد داشتیم:
دختره تو بازی GTA ماشین زیر پاش خاموش شده!
.
.
.
هم عاشقتم، هم ازت متنفرم
میانگین که بگیری میبینی برام مهم نیستی!

♥♥ بزرگترین سایت سرگرمی جوک خنده دار ♥♥